Total War: Warhammer
شعله های سوزان جنگ:
صدای غیژغیژ زرهها، قدمهای آهنگین چکمهها و کروچ کروچ برف نو… اینها اولین نتهای آوای حملهی من بودند. من چشم به تصاحب پایتخت دوارفها، کاراک وارن (Karak Varn) داشتم. دوارفها، سختکوش و مقاوم، مانند خاری در پهلوی همپیمانان جدید من، ارکها و گابلینها بودند. اما من حلقه محاصره را برای هفتهها حفظ کردم و هنگامی که تعداد افراد دشمن رو به کاهش بود، ارتش من تنها بزرگتر میشد. پس از هر نبرد، مردگان تازه را از زمین برخواسته و به ارتش پلید و تشنه به خون خود اضافه کردم. با تنگتر شدن حلقه محاصره و اضافه شدن دوارفهای زامبی، ارتش نامردگان من آماده حملهی آخر است.
وقتی نبرد آغاز شد، وارگیستها (Vargheists)، خفاشهای غولپیکر آدمخوار من، فرماندهی دشمن را محاصره کردند و با دژکوبها به دروازهها حملهور شدند. اما این تاکتیک، حتی ذرهای کارساز نبود. دوارفها بسیار مقاوم هستند. آنها به ندرت نافرمانی کرده یا از نبرد فرار میکنند، حالا دشمن آنها هر چقدر هم که میخواهد، بزرگ و دهشتناک باشد. من به یک نقشهی دیگر نیاز داشتم. وقتی نهایتا، دروازههای دشمن شکسته شدند، ارتش فرازمینی خود را به سمت دشمن فرستادم. موجوداتی مصون به اسلحه عادی، مجهز به داسهایی که حتی محکمترین زرهها را هم میشکنند. در چند دقیقه، ارتش وحشتناک من دشمن را تکه پاره کرده و دفاع کاراک وارن به کل نابود شد. این Warhammer بود. این Total War بود.
سری Total War، تاکنون همیشه میان واقعگرایی تاریخی و بازی استراتژیک تعادل برقرار کرده است. در قسمت داستانی (که میتوانید تکنفره یا با دوستانتان بازی کنید) شما باید کشور خود را اداره کرده، تکنولوژی خود را پیشرفت داده و اقتصاد خود را مدیریت کنید تا ارتش شما همیشه آماده باشد. تمام اینها در یک نقشه سیاسی قارهای با جزئیاتی چون مرزها، اماکن مهم و محل ارتشها، رخ میدهند. اگر دو نیروی مخالف به هم برسند، بازی شما را به میدان نبرد میبرد. در اینجا، شما میتوانید حرکت ارتش خود را کنترل کرده و با استفاده از تاکتیکهای نظامی دشمن را شکست دهید. تصمیمات و موقعیت سیاسی شما در طول بازی، تأثیر بسزایی در ارتش و تجهیزات شما در هر نبرد دارد. در سوی دیگر، Warhammer، همیشه درباره تاکتیک بوده و برای بیش از سه دهه، یکی از محبوبترین بازیهای جنگی مینیاتوری رومیزی فانتزی، سرشار از فرهنگ غنی خاص خود و تورنمنتهای جذاب بوده است. ترکیب این دو دنیا، باعث طرح این سوال شد که آیا Creative Assembly میتواند دقت خود به مسائل تاریخی را با خونآشامها، شیاطین و جادو ترکیب کند؟ پاسخ این سوال، چشمنواز است. این بازی نهتنها وفادارترین اقتباس از دنیای Warhammer است، بلکه با اختلاف زیاد، بهترین بازی Total War است که تاکنون ساخته شده!
این موفقیت، حاصل پیوند پسزمینه فانتزی Warhammer و گیمپلی Total War به عنوان اساس بازی است. در حالی که حرکت سربازان و آرایش آنها در میدان نبرد، بخش حیاتی Total War بوده، شما همیشه سربازان انسان در اختیار داشتید. اساس واقعگرایانه تاریخی بازیهای قبلی، محدودیت آفرین بودند. بله، درست است! دیدن مبارزه جنگجویان سلتیک با لژیون سزار همیشه دیدنی است، اما نتایج این مبارزه تنوع چندانی نخواهد داشت.
Warhammer از این نظر، تغییرات زیادی را ایجاد کرده است. با اضافه شدن توپهای بسیار بزرگ، اشباح و ارواح، هواچرخها و اوراد قدرتمند، زمانی که شما باید صرف پیدا کردن راههای مختلف برای شکست دشمنانتان در میدان نبرد بکنید، سرسامآور است، اما ارزشش را دارد. نبردهای بازی، سناریوهایی زبردستانه برای مبارزه دو نفر (یا بیشتر) برای کسب کنترل، حمله به نقاط ضعف دیگری، شکستن خطوط ارتش دشمن و پیدا کردن راههای جدید برای حمله هستند. این نبردها هیچوقت کهنه نمیشوند.
یکی از دلایل این امر تنوع فرقههای درون بازی است. «امپراتوری» یک نیروی یکپارچه مانند ارتشهای رومی است. آنها فرقهای مؤثر و منظم هستند. برتونیانها (The Bretonnians) گروهی از انسانها مشابه شوالیههای میزگرد هستند که با سوار بر اسبهای پرنده با نیزهای مقدس خود به جنگ شرارت میروند. سبزپوستها، ارکها و گابلینهای دنیای وارکرفت هستند. آنها غیر منطقی، نفرتانگیز، تشنه به خون و پایبند سیاستهای پیچیده داخلی خود هستند. اگر شما به اندازه کافی جنگ راه نیانداخته باشید، که مقدار آن با استفاده از آماری به نام Fightiness مشخص میشود، دشمنان شما برخاسته و به جای شما آتش افروزی میکنند.
کنتهای خونآشام یک نژاد اصیل نامرده هستند. آنها خطوط حمله خود را با خالی کردن دشمن از زندگی، و زندهکردن مردگان در نبردهاهای عظیم تقویت میکنند. آنها میتوانند میدان نبرد را با جنگجویان خود پر کرده و در میانههای نبرد تعداد آنها را بیشتر کنند. در عوض، نیروهای آنها معمولا از کنترل خارج میشوند. آنها هیچوقت از ترس پا به فرار نمیگذارند اما در عوض، هنگامی که در میدان نبرد پیش میروند به راحتی از پا در میآیند. در نقطه مقابل آنها، دوارفها، با زرههای قوی و نیروهای تا به دندان مسلح قرار دارند. آنها مدافعانی مستحکم و قدرتمند هستند که میتوانند نیروهای دشمن را به اندازه کافی معطل کنند تا به وسیله مسلسها یا توپها تکهتکه شوند.
مانند همنام رومیزیاش، Total War: Warhammer، تعادل خوبی میان این نیروهای متفاوت ایجاد میکند. هر فرقه، شیوه متفاوتی را در گیمپلی ارائه میدهد اما هیچ کدام بر دیگری برتری ندارد. راه برتری در بازی، تکیه بر نقاط قوت هر فرقه و ترکیب آن تاکتیکهای بعضا عجیب است. از جمله این تاکتیکها، جادو است که میتواند نتیجه یک نبرد را تغییر دهد. از تعقیب فرمانده دشمن و کشیدن شیره جان او به وسیله طلسم خونآشامی تا به هم پاشیدن ارتش دشمن، جادو به آرایش و تحرکات شما قابلیتهای جدیدی داده و گزینههای تاکتیکی شما را افزایش میدهد.
به دلیل اینکه تنها اربابان و قهرمانان شما میتوانند از جادو استفاده کنند، نقش آنها در نبرد حیاتی است. آنها گاهی اوقات میتوانند یک گردان را به تنهایی فرماندهی کنند و از دست دادن آنها مانند از دست دادن مهره وزیر در شطرنج است. اگر محافظت از اربابان در بازیهای قبل مهم بود، اکنون نقش حیاتی دارد و مانورهای بازی حول همین مسئله شکل میگیرند. به دلیل قدرت آنها، بهتر است که از اربابان در خط مقدم یا حداقل در نزدیکی آن استفاده کنید. در نتیجه شما باید از ارباب خود محافظت کرده و کارآیی او را بیشتر کنید، بدون اینکه ریسک از دست رفتن آن را داشته باشید.
به همین دلیل، دیگر انتخابهای شما، تحت تأثیر قرار میگیرند. به عنوان خونآشامان، آیا شما میخواهید که سوارهنظام فرازمینی خود را به قلب دشمن فرستاده و ارباب کم حرکت خود را بی دفاع بگذارید؟ یا با توجه به اورادی که به میدان نبرد بردهاید، با ارباب خود حمله کرده، چند گردان زامبی احضار کرده تا دشمن را سرگرم کنند و با نیروی کمکی خود دشمن را قلع و قمع کنید؟ انتخابهای شما تحت تأثیر همه عوامل در نبرد قرار میگیرند. عواملی مانند شکل زمین، که با استفاده از آن میتوانید حملات غافلگیر کننده انجام دهید، یا جزئیات کوچک نقشههای دشمن. همهچیز مهم است و هر انتخابی، نتیجهای دارد.
بخش داستانی حتی باعث تنوع بیشتری هم میشود. مانند بازیهای سابق Total War، شما میتوانید کنترل یک کشور را در دست گرفته و تعادلی میان استراتژیها (اقتصاد، فرهنگ و غیره) و تاکتیکهای خود (نبردهای فردی) برقرار کنید. از این جا به بعد، پیچیدگی بازی از زیبا به شاهکار مترقی میشود.
هر یک از چهار فرقه اصلی بازی (امپراتوری، خونآشامها، سبزپوستها و دوارفها) بخش داستانی خاصه خود با نبردهای بزرگ، مأموریتها و اهداف مخصوص خود دارند. برخلاف بازیهای قبلی Total War، که تفاوت میان هر گروه بسیار کم بود، این نژادها بسیار متفاوت هستند. خونآشامها، زندگان را توهینی به خود میداند و با دیپلماسی رابطه خوبی ندارند. برای زنده ماندن و حفظ اقتدار خود، آنها باید زمینها را تباه و فاسد سازند. دوارفها و سبزپوستها میتوانند زیر زمین حرکت کنند و مستعمراتی بسازند که تنها خودشان به آنها دسترسی دارند.
هدف اصلی امپراتوری، روابط دیپلماتیک قوی و همکاری با دیگر کشورهای انساننشین است. در کل، هر کدام از این فرقهها خود را برای آشوب پیش رو آماده میکنند، نیروی فاسد و مطلقا شر که از شمال میآید. جنگجویان آشوب تعدادی از قدرتمندترین و مخربترین نیروهای درون بازی هستند. آنها همچنین، نیروی فساد خود را پخش میکنند که به نوبه خود میتواند نافرمانی و وحشت را میان تمام فرقههای موجود زنده و نامرده گسترش دهد.
یادآوری کنیم که تمام این قسمتها در کنار همدیگر کار میکنند و داستان فراگیری را عرضه میکنند. در ابتدا این نژادها، هر کدام اهداف کم اهمیت خود را دارند، اما در سناریویی مانند بازی تاج و تخت، هنگامی که نیروهایی از شمال، هستی شما را تهدید میکنند، شما میتوانید برای مقابله با حمله قریبالوقوع دشمن با دیگران متحد شوید. همزمان اهداف کوتاه مدتی، بسته به نژاد خود، برای پیروزی دارید، که شما را برای مدیریت تهدیدهای بزرگتر آماده میکنند. برای مثال، خونآشامها، نه تنها باید جلوی کشتار آشوبناک پیش رو را بگیرند، بلکه باید بر امپراتوری غلبه کرده و خونآشامی را گسترش دهند. مقاومت در برابر یک دشمن هولناک، در حالی که مشغول دور زدن همپیمانان خود هستید، کار سادهای نیست. با پیشرفت بخش داستانی، شما باید چندین نبرد را با هم مدیریت کنید و تواناییهای خود را امتحان کنید.
در مجموع، بخش داستانی ماهرانه، شما را مجبور میکند که برای پیروزی ریسکهای بیشتری بکنید و همچنین، توانایی شما را به عنوان یک لشگرآرا، به چالش میکند. مانند بسیاری از بازیهای مشابه، ارتشها هزینه نگهداری دارند، اما در Total War: Warhammer، این هزینهها بسیار بالاست. در بازی، ساختن بهتر از تقویت کردن جواب میدهد. شما میتوانید مستعمرات خود را تقویت کرده و از آنها دفاع کنید اما در نهایت مجبور به عقب نشینی هستید. و این یعنی که سربازان خود را از مستعمرات خود بیرون کشیده، و دفاع خود را در برابر دیگر نژادها آسیبپذیر سازید. مدیریت این بحران در این بازی، از نگرانیهای اصلی شما خواهد بود و بیانگر میزان شناسایی شما از نژادی است که انتخاب کردهاید.
Total War: Warhammer مجموعهای به هم پیوسته از تصمیمهای هوشمندانه است. ترکیب دنیای Warhammer با سیستم بازیهای Total War، اولین این تصمیمها بوده است. نبردهای بزرگ، به علت وجود جادو و واحدهای پرنده، که اگر مراقب نباشید، میتوانند از کنارهها حمله کرده و خطوط ارتش شما را به هم بزنند، چالشبرانگیزتر هستند. انواع جدید توپخانهها و انواع مختلف واحدها درگیر کننده هستند و شما را وادار میسازند تا استراتژی خود را مداوم تغییر دهید. Total War: Warhammer در زمینه هوش مصنوعی نیز پیشرفت قابل توجهی داشته است. اگر سابقا مشاهده میکردید که نیروی دشمن به ارتش شما در موقعیت دفاعی قدرتمند حمله میکند، اکنون، کامپیوتر با استفاده از حمله از کنارهها یا سواره نظام، در پی شکستن خطوط دفاعی شماست.
صداگذاری:
طراحی صدای بازی هم بازبینی شده است. سری بازیهای Total War همیشه ساند افکتهای بینظیری داشتند که شما را در دل نبرد میبردند، مخصوصا هنگامی که از یک سیستم قوی برخوردار باشید و دوربین را تا حد سربازان زوم کرده باشید. اما، در اینجا، این ویژگی به دلیل وجود المانهای فانتزی، بیشتر قابل توجه است. ما میدانیم که برخورد شمشیر یک سرباز رومی با یک سپر پوستی چه صدایی دارد. این صدا را میتوانیم خودمان شبیه سازی کنیم. اما صدای یک ریباولدکویین دوارفها چه؟ صدای تکان خوردن زره یک ارک چه؟ هیچ معادل طبیعی برای اینها و همچنین هیولاهای کنتهای خونآشام و شیاطین ارتش آشوب، وجود ندارد. در هر صورت، این نیروها، صدای محشری دارند.
نتیجه گیری:
همهچیز نه تنها پیشرفت داشته، بلکه تقریبا به مرحله کمال رسیده است. Total War همیشه درباره تعادل میان استراتژی و تاکتیک، واقع گرایی و گیمپلی درگیر کننده بوده است. کاراکترهای Warhammer، تاریخشان، و خلاقیت به کار رفته در ساختشان، مانند گلولهای در بازوی سری Total War است. شکایات من مبنی بر ایرادات دوربین از Total War II همچنان پابرجاست. هنگامی که دوربین را به عقب میبرید تا دید بهتری داشته باشید، دوربین ناگهان به نمای دید کامل از بالا میرود. این مشکل مقدار دید شما را از نبردها محدود میکند اما ایرادی جزئی محسوب میشود.
وقتی که شما در میانهی یک محاصره هستید و جزئیات حمله خود را به همراه دوست خود مشخص میکنید، Total War: Warhammer به حد کمال میرسد. شما در تمام جبهات، مورد آزمون قرار میگیرید و باید نبردهای پیچیده با نتایج متنوع و گسترده را مدیریت کنید. هر قطعه از سیستم شما، در قطعه دیگر تأثیر دارد و تصمیمات شما میتواند تفاوتهای زیادی ایجاد کند. این بازی، برتری یک بازی استراتژی همزمان است و بهترین بازی در سری Total War محسوب میشود.
منبع: گیم اسپات
دیدگاه های مشتریان